الکی مثلاً وبلاگ داریم... √√√

سعی میشود هر ماه جالب ترین مطالب در این وبلاگ درج گردد./

الکی مثلاً وبلاگ داریم... √√√

سعی میشود هر ماه جالب ترین مطالب در این وبلاگ درج گردد./

۱۶ ترفند روانشناسی به درد بخور

۱- وقتی خواسته ای از مردان دارید هرگز جمله ی خود را با «می توانی …؟» شروع نکنید. آن ها خواسته ی شما را یک سؤال تئوریک تلقی می کنند. برای مثال هرگز نپرسید: «می توانی بچه ها را صدا بزنی؟» چون جواب مثبت آن ها به این معنی است که : «بله از نظر تئوری می توانم.» بنابراین خواسته ی خود را به این شکل مطرح کنید: «لطفا بچه ها را صدا بزن.»

۲- اگر می خواهید کسی را معذب کنید یا کاری کنید احساس بدی داشته باشد، حین مکالمه به وسط پیشانی اش نگاه کنید.

۳- اگر کسی که با او صحبت می کنید سعی می کند از جواب دادن به سؤال تان طفره برود، کافی است چند لحظه ای سکوت کنید و در همان حین، به چشم هایش خیره شوید. شخص مقابل احساس معذب بودن می کند و به صحبت کردن ادامه می دهد. احتمالا توضیح بیشتری به شما می دهد یا اگر دروغ می گفت حالا واقعیت را به شما می گوید چون تصور می کند سکوت و نگاه شما به این خاطر است که حقیقت را می دانید.

۴- اگر می خواهید با کسی ارتباط برقرار کنید (مثلا در محل کار) کافی است از او سؤالی بپرسید، حتی اگر خودتان جواب سؤال تان را می دانید. این کار دید کلی آن شخص به شما را بهتر می کند.

۵- اگر وقتی از کسی سؤالی می پرسید، با ظرافت سرتان را به حالت تأیید تکان دهید، به احتمال زیاد پاسخ مثبت دریافت خواهید کرد. از این ترفند بیشتر در رستوران ها برای ترغیب مشتریان به سفارش غذای بیشتر استفاده می شود.

۶- وقتی کسی تمام حواسش معطوف به کاری است (مثلا درگیر یک مکالمه ی تلفنی جدی است) اگر دست تان را به طرف آن شخص دراز کنید، او هر چیزی که دستش باشد را به شما می دهد و احتمالا بعداً اصلا این مسأله را به خاطر نمی آورد. این ترفند به روش معکوس هم عمل می کند، یعنی در این حالت هر چیزی به آن شخص بدهید را بدون آنکه متوجه باشد از شما می گیرد.

۷- اگر به کسی بگویید که کاری را نمی تواند انجام دهد، او تمام تلاشش را می کند تا به شما اثبات کند اشتباه می کنید.

۸- اگر هنگام صحبت کردن سر خود را کمی تکان دهید، شخص مقابل بدون آنکه خودش متوجه شود بیشتر به حرف هایتان دقت می کند.

۹- اگر در مجموع پیشنهاد کسی را پسندیده اید اما می خواهید پیشنهادهای دیگری هم بگیرید، وانمود کنید که تا حدودی ناامید شده اید. برای مثال، می توان از این کار برای چانه زدن بر سر قیمت هنگام خرید یا درخواست حقوق بیشتر در محل کار استفاده کرد.

۱۰- اگر می خواهید بعد از زنگ خوردن ساعت بلافاصله بیدار شوید، مثل فوتبالیستی که گل زده دست هایتان را مشت کنید و فریاد بزنید «آره!». روش عجیبی به نظر می رسد اما به شما حس سرحال بودن می دهد و کاری می کند که راحت از خواب بیدار شوید.

۱۱- اگر همیشه نگرانید که بعد از بیرون آمدن از خانه در را قفل یا گاز را خاموش کرده اید یا نه، کافی است هنگام انجام این کارها عبارت عجیب و غریبی را به زبان بیاورید. این عبارت ها باید هر روز متفاوت از روزهای قبل باشند. برای مثال وقتی گاز را خاموش می کنید با صدای بلند بگویید: «خرگوش سبز» یا وقتی در را قفل می کنید بگویید: «خرچنگ پرنده». بعداً طی روز وقتی با خودتان فکر می کنید در را قفل یا گاز را خاموش کردید یا نه، آن عبارت های عجیب و غریب را به خاطر می آورید و خیالتان راحت می شود.

۱۲- اگر با یک گروه کار می کنید و هم گروهی تنبلی دارید، کارها را با جمله ی «این کار را انجام بده» به او نسپارید و به جای آن بگویید: «برای شروع این کارو انجام بده.» از نظر روانشناسی اینطور به نظر می رسد که کار کمتری برای انجام دادن وجود دارد چون قرار است کار با وظیفه ی مختصری شروع شود. بعد از آنکه آن شخص کارش را انجام داد به او بگویید: «عالیه. ادامه بده.» در این حالت، احتمال زیادی وجود دارد که آن شخص وظیفه اش را به خوبی انجام بدهد چون تصور می کند کماکان کار زیادی انجام نمی دهد.

۱۳- اگر قرار است در برابر جمع صحبت کنید، فراموش نکنید که حتما یک بطری آب همراه داشته باشید. هر زمان که صحبت هایتان را فراموش کردید چند جرعه ای آب بخورید تا حرف هایتان را به یاد بیاورید. به این ترتیب کسی متوجه نمی شود مکث شما به خاطر فراموش کردن صحبت هایتان بوده.

۱۴- اگر در مترو کسی به شما خیره شد، به کفش هایش زل بزنید و این کار را ادامه دهید. نگاه خیره ی شما او را عصبانی می کند و دیگر به شما زل نمی زند.

۱۵- اگر با کسی مشکلی دارید و نمی خواهید مستقیما او را متهم کنید، حرف تان را طور دیگری بیان کنید. برای مثال به جای اینکه به او بگویید «پنجره را نبستی» بگویید «پنجره باز مانده».

۱۶- ما اتفاقات ابتدا و انتهای روز را بهتر به خاطر می آوریم و از وقایعی که در بقیه ی اوقات روز می افتند تصویر مبهمی در خاطرمان می ماند. بنابراین وقتی می خواهید زمان ملاقات مهمی مثل مصاحبه ی کاری تان را تنظیم کنید، به این مسأله توجه داشته باشید و ساعت های ابتدایی یا انتهایی روز را انتخاب کنید تا بیشتر از بقیه ی متقاضیان کار در ذهن کارفرما باقی بمانید.

مواظب پنجره های شکسته ذهنمان باشیم…

 

تئوری پنجره شکسته یک تئوری معروف در حوزه جرم شناسی است که در سال ۱۹۸۲ توسط دو دانشمند آمریکایی مطرح شد. این تئوری در همان زمان که شهر نیویورک با معضلات شدیدی در زمینه تخریب المان های شهری توسط خرابکاران خیابانی و مواردی مانند دیوار نویسی های معروف به گرافیتی دست و پنجه نرم می کرد توسط پلیس شهر نیویورک به کار گرفته شد تا از هرج و مرج های شهری بکاهد که کاملا موثر واقع شد.

تئوری پنجره شکسته می گوید: فرض کنید تعداد اندکی از پنجره های یک ساختمان شکسته باشد. اگر این پنجره ها برای مدت طولانی درست نشوند، خرابکاران میل بیشتری برای شکستن سایر پنجره ها پیدا می کنند و تعداد بیشتری از آنها را می شکنند. اگر این وضع ادامه پیدا کند، پس از مدتی ساختمان کاملا متروکه خواهد شد و به تصرف خرابکاران درخواهد آمد.

یا تصور کنید اگر مقداری زباله روی پیاده رو ریخته باشد، مدتی بعد کیسه های زباله بزرگتر در آنجا قرار خواهد گرفت و در نهایت پیاده رو به محل انباشت زباله تبدیل خواهد شد.

راه حل تئوری پنجره شکسته چه بود؟

راه حل بیان می کند هرگاه خرابکاران پنجره ای را شکستند به سرعت شیشه شکسته را تعوض کنید و اجازه ندهید شیشه شکسته باقی بماند. البته زمانی که تمام شیشه ها سالم است باید تلاش کنید مانع از شکستن شیشه ها توسط خرابکاران شوید و سریعا آنها را شناسایی و مجازات کنید اما تحت هیچ شرایطی نباید اجازه دهید پنجره ای شکسته باقی بماند.

تئوری پنجره شکسته نه فقط در مدیریت شهری بلکه در مدیریت تمام سازمان های خصوصی و دولتی ، انتفاعی و غیرانتفاعی و حتی زندگی شخصی بسیار کارآمد است. اگر یک تکه کاغذ ناکارآمد روی میزتان نگه داری کنید، کمتر از ۳ ماه دیگر میز شما به زباله دانی از کاغذ های ناکارآمد تبدیل می شود. اگر یک قسمت از خودروی شما دچار نقص می شود و آن را درست نمی کنید ، کمتر از ۳ سال دیگر خودروی شما به یک اتومبیل اوراقی مبدل خواهد شد.

در مدیریت یک سازمان هم شما همیشه باید از تئوری پنجره شکسته استفاده نمایید. اگر امروز در انبارتان دو کالا در جای خود قرار نگرفته اند، روزی خواهد رسید که این بی نظمی انبار شما را فلج نماید. اگر امروز بی دلیل ۱۰ هزارتومان از دخل مغازه یا شرکت خود برداشته اید روزی خواهد رسید که با کسری چند میلیونی مواجه شوید. اگر این روز ها ۱۰ دقیقه تاخیر دارید روزهایی در پیش است که سیستم شما کاملا بی نظم و از هم گسیخته خواهد شد. اگر حساب های مالی خود را به درستی ثبت و یادداشت نمی کنید ، روزهایی خواهد رسید که هیچ گونه مدیریت مالی بر کسب و کار خود نخواهید داشت.

طبق این تئوری هر آشفتگی و مورد نامطلوبی که ایجاد می شود باید در سریع ترین زمان ممکن به حالت اول بازگردد تا هم انرژی کمتری صرف تغییر دادن آن شود و هم اینکه انگیزه ها برای تکرار و ایجاد مجدد آن مورد نامطلوب به حداقل برسد.

مواظب پنجره های شکسته ذهنمان باشیم.